شبيه برگ پاييزي ، پس از تو قسمت بادم خداحافظ ، ولي هرگز نخواهي رفت از يادم خداحافظ ، و اين يعني در اندوه تو مي ميرم در اين تنهايي مطلق ، که مي بندد به زنجيرم و بي تو لحظه اي حتي دلم طاقت نمي آرد و برف نا اميدي بر سرم يکريز مي بارد چگونه بگذرم از عشق ، از دلبستگي هايم ؟ چگونه مي روي با اينکه مي داني چه تنهايم ؟ خداحافظ ، تو اي همپاي شب هاي غزل خواني خداحافظ ، به پايان آمد اين ديدار پنهاني خداحافظ ، بدون تو گمان کردي که مي مانم خداحافظ ، بدون من يقين دارم که مي ماني !!! اگه گفتم خداحافظ، نه اينکه رفتنت ساده است نه اينکه ميشه باور کرد دوباره آخر جاده است خداحافظ واسه اينکه نبندي دل به روياها بدوني بي تو و با تو همينه رسم اين دنيا...
مطالب مرتبط
ارسال نظر برای این مطلب
اطلاعات کاربری
آرشیو
آمار سایت